مكتب پراگماتيسم و تعليم و تربيت:
مكتب پراگماتيسم و تعليم و تربيت:
فلسفة پراگماتيسم به معناي فلسفة تجربي، آزمايشي و حسي است. اين فلسفه، يك فلسفة تمام عيار آمريكايي است كه منبع هر گونه تصميم گيري را عقل انسان مي داند و معتقد است كه ارزش هر انديشه و تفكري به فايدة عملي آن وابسته است. جان ديويي، فيلسوف آمريكايي بيشترين نظريه ها را در اين مكتب در زمان معاصر مطرح كرده است و معتقد است كه آنچه را كه به غرايض انسان نسبت مي دهند محصول فرهنگ جامعه است.( اين نظريه در مقابل نظرية فرويد است)
جهان شناسي مكتب پراگماتيسم:
اساس جهان شناسي در اين مكتب، تجربه در مفهوم وسيع آن است. كه شامل ادراك، احساس، تفكر، قضاوت، مقايسه، توصيف، سير عقلاني و توجه به ارتباط امور با هم مي باشد. اينها معتقدند تجربه محصول تاثير متقابل فرد و محيط روي يكديگر است. از نظر پراگماتيستها واقعيت نهايي در تجربه ظاهر مي شود و جرياني است متغير و خلاق و در حال توسعه. تجربه و آنچه در وراي تجربه است قابل درك نمي باشد.
مباني تربيتي در مكتب پراگماتيسم:
در اين مكتب، مدرسة فعال و دانش آموز فعال مورد توجه است. كار اساسي مدرسه و تعليم و تربيت، انتخاب فعاليتهايي است كه منجر به پيدايش معرفت اساسي و فهم مفيد شود و در مرحلة دوم رغبت و علاقة شاگردان در انتخاب تجربيات، اهميت زيادي دارد. وظيفة معلم، تحريك و هدايت رغبت مي باشد. مدرسه بايد مانند لانة زنبور باشد. معلم بايد به دانش آموز كمك كند تا با استفاده از تجربه هاي گذشته، زمان حاضر و مشكلات آن را درك كند و تجربه هاي زمان حال را وسيلة گسترش تجربه در آينده قرار دهد. از نظر اين مكتب، تربيت اگر فقط به حفظ معلومات و اطلاعات محدود شود؛ فاقد ارزش است. ارزش هر مفهومي در نتيجة عملي آن نهفته است. محيط كلاس بايد روح دموكراسي را پرورش دهد و دانش آموزان را متوجه ارزش فردي و قدرت عقلانيشان كند.
روش تدريس در مكتب پراگماتيسم:
روش تدريس كاملاً فعال، تجربي، برنامه ريزي شده و با توجه به رغبتها و انگيزه هاي دانش آموزان و بر اساس فعال بودن آنها مبتني است. محور اصلي تربيت، دانش آموز است كه بايد آنچه را كه براي زندگيش مفيد است بياموزد و تجربه كند. معلم بايد به دانش آموزان بايد مطالب تازه را بياموزد و تا زماني كه مطلب جديد مورد توجه او قرار نگرفته و زمينه اي براي آموزش مطالب جديدتر فراهم نكرده مطلب ديگري به آنها نياموزد. زيرا اگر تجربه اي باعث انگيزش رغبت دانش آموز نشود؛ نمي تواند زمينة تجربة تازه تر را در او ايجاد كند. مطلب تازه بايد به عنوان وسيله اي جهت رفع اشكال و حل مساله ارائه گردد. اين روش تدريس به نظر جان ديويي همان روش تحقيق است كه داراي مراحل زير مي باشد:
1 – ارائه مطلب تازه به عنوان وسيله اي براي حل مساله و رفع اشكال
2 – فراهم كردن وسيلة دستيابي دانش آموز به اطلاعات و معلومات لازم براي حل مساله
3 – هدايت دانش آموز در استفاده از اطلاعات جمع آوري شده، تهيه پيشنهادها، استنباط مفاهيم و معاني و بدست آوردن توضيحات آزمايشي و قضاياي تجربي
4 – انتخاب راه حلهاي درست براي حل مساله
برنامه هاي درسي در مكتب پراگماتيسم:
محتواي مواد درسي بايد مسائل حساب، رياضيات ساده، تاريخ، جغرافي و علوم تجربي باشد كه بايد در ابتدا از تجربيات عادي زندگي افراد انتخاب شود. تجربه هاي فرد بايد غني شود و گسترش پيدا كند و در جهت ارتباط با رشته هاي علمي قرار گيرد.
در جريان گسترش و ارتباط تجربيات فردي با تجربيات علمي بايد اصل ارتباط و پيوستگي اين پديده ها مورد توجه قرار گيرد. قوانين و حقايق علمي را بايد ضمن آشنا كردن دانش آموزان به موارد استفادة اجتماعي اين قوانين، در زندگي روزمره مطرح كرد.
ارزشها و اخلاق در مكتب پراگماتيسم:
پيروان اين مكتب معتقدند هيچ اصل اخلاقي مطلقي وجود ندارد بلكه در هر مورد عملي را كه موجب موفقيت باشد، خوب و با ارزش مي شمارند. هر چه كه اعتقاد به آن براي زندگي معنوي و اخلاقي انسان سودمند باشد اخلاقاً خوب است و ديگر اينكه بطور طبيعي اخلاق ملاك ثابت، مطلق و تغيير ناپذيري ندارد
تار و پود هستیم بر باد رفت،اما نرفت